یه وقت به خودت میای میبینی مدت هاست که از زندگیت لذت نمیبری.احساس بیهودگی میکنی ولی انقدم همیشه بی انرژی و خسته ای که حوصله هیچ کاریم نداری.ممکنه زود کلافه بشی یا برعکس هیچی برات مهم نباشه.دوست داری تو خودت باشی.علاقه ای به برقراری ارتباط و فعالیت نداری.ممکنه عذاب وجدان داشته باشی یا مدام خودت رو بابت هر چیزی که شاید خیلی هم مهم نباشه سرزنش کنی.انقد بی سر و صدا وارد زندگیت میشه،انقد آروم ریشه هاش رو میدوونه تو روزمره ات که ممکنه متوجه حضورش نشی.فک کنی که سیر طبیعی روزگار و باهاش باید کنار بیای.بهش میگن افسردگی.اون افسردگی و من دپرسم و قاطی ماطیم و ایناام رو نمیگما.دقیقا دارم از لحاظ علمی و کلینیکی براتون توصیفش میکنم.شاید عدم آگاهی باشه.شاید انکار شایدم همون بیحوصلگی که خیلی وقتا باعث میشه دکتر نری و یه افسردگی کوچولو بشه یه حالت مزمن.نمیدونم برای من کدومش بود که بعد از سالها مجموعه این حس ها،و حتی درب و داغونی تعطیلات نوروزم که دیگه به فکر خودکشی هم افتاده بودم،بازم نرفتم دکتر.یعنی حداقل پیش روانپزشک نرفتم.روانشناس مثل مرهم میمونه.موقته.میری حرف میزنی.اونم تهش چند تا پیشنهاد میده که ا وضعیت بوردرلاین...
ما را در سایت وضعیت بوردرلاین دنبال می کنید
برچسب : سرترالین,سرترالین چیست,سرترالین 100, نویسنده : borderlinesituationo بازدید : 70 تاريخ : دوشنبه 6 دی 1395 ساعت: 11:46